هنوزم اینجا برام نفس گیره!

ساخت وبلاگ
فهمیدم که من برای این به دنیا آمده ام که سه ساعت تمام سر پا بایستم، حرف بزنم، کل وایتبرد را با نوشته هایم آبی کنم و یک درس خیلی خیلی سخت را، در یک کلاس ۶۰ نفره کارشناسی ارشد، به دانشجوهای بالای ۳۰ سال، پرانگیزه و مشتاق فهمیدن که هر لحظه سوالی از ذهنشان تراوش می کند، تدریس کنم و لذت ببرم! + بحثهای سنگین فلسفه را به حدی ملموس و عینی کردم که مثلا برای توضیح اصل روابط بین الاذهانی به پارچه صورتی یکدست متوسل شدم! نتیجه این که دانشجوهای کلاس آن یکی استاد اعتراض کرده اند که ما هم میخواهیم با استاد عین کلاس داشته باشیم! هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behappy1 بازدید : 208 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 2:45

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behappy1 بازدید : 216 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 16:42

اگر حق گرفتنی باشد نه دادنی، پس درجاتی از ظلم پذیرفتنی است! هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : نتیجه گیری در مقاله,نتیجه گیری پایان نامه,نتیجه گیری,نتیجه گیری در تحقیق,نتیجه گیری کارآموزی,نتیجه گیری در مورد حجاب,نتیجه گیری آزمایش سقوط آزاد,نتیجه گیری کارورزی,نتیجه گیری آزمایش آونگ ساده,نتیجه گیری در مورد نماز, نویسنده : behappy1 بازدید : 218 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 14:20

اگر قول بدهید جوک اصفهانی نسازید می توانم اعتراف کنم که من از بچگی آدم آینده نگری بودم و همیشه سعی می کردم چیزهایی را برای روز مبادا ذخیره کنم. مثلاً یادم هست وقتی هنوز به مدرسه نمی رفتم عاشق نان بربری بودم و یک روز یک تکه بزرگ نان بربری را قایم کردم تا اگر روزی بابا از این نان نخرید من ذخیره خودم را داشته باشم! اما وقتی به سراغ این ذخیره ازرشمند رفتم، دیدم که کاملا خشک، کپک زده و غیرقابل استفاده شده است و کلی توی ذوقم خورد!  یا مثلاً یک قوطی خالی شیر خشک داشتم که در آن چند قطعه گچ رنگی و چند مدل پاک کن نگهداری می کردم و مطمئن بودم یک روز از اینها استفاده هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behappy1 بازدید : 231 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 14:20

وجود یک موش در آشپزخانه را اولین بار مامان حدس زد که در کنار کاسه ای که در آن برای پختن فلافل نخود خیسانده بود نخود گازخورده ای را دید و من که شبها دیرتر از همه می خوابم و در سکوت نیمه شب، صداهایی از داخل کابینت شنیدم. اما تا وقتی که موش کوچولو حضورش را با علایم بیشرمانه ای (!!!) اعلام نکرده بود، ما از این حدس به سادگی گذشته بودیم. همین که وجود موش در کابینت آشپزخانه محرز شد، مامان کل محتویات کابینتها را بیرون ریخت و همه را شست! بابا یک تله موش جلوی کابینت گذاشت و خلاصه همه به حالت آماده باش در آمدند! موش هم که دیگر لو رفته بود و نیازی نداشت بیشتر از این سکو هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : موش,موش خرما,موشي ديان,موشک,موشک های ایران,موش و گربه,موشک بالستیک,موشي شارون,موشحات اندلسية,موش کور, نویسنده : behappy1 بازدید : 259 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 19:25

الان که این پست را شروع می کنم، هیچ تضمینی نمی دهم که چه طور ادامه پیدا کند و کی و کجا تمام شود و یا این که اصلا نظم و ترتیب و انسجامی داشته باشد! بعداً نگویید نگفتی!!! _ همین که وقتم کمی آزادتر و جیبم کمی پرتر شود، قطعا یک هفته تمام را به عنوان «هفته کتاب» اعلام می کنم و تمام آن هفته را کتاب می خرم! همه کتابهایی که دوستشان دارم! بعد از این یک هفته هم تا یک سال سال «اقدام و عمل» است! باید همه کتابها را بخوانم! هر چند گاهی در خریدن کتاب لذتی هست که در خواندنش نیست!!! _ من لوس شده ام. کمی زیادی لوس شده ام. قبلترها، وقتی مشکلی سر راهم را می گرفت، حتی اگر خیلی هم کوچک هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : هزار حرف نگفته قیصر امین پور,هزار حرف نگفته,درمن هزار حرف نگفته,هزار و یک حرف نگفته,همه این هزار حرف نگفته,همه ی این هزار حرف نگفته,وبلاگ هزار حرف نگفته,شعر هزار حرف نگفته, نویسنده : behappy1 بازدید : 210 تاريخ : چهارشنبه 5 آبان 1395 ساعت: 19:25